فریاد مدرسِ شمال
سه شنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۵۳ ب.ظ
که شیشهها پایین و پرسهی بلند سیاوش قمیشی، آنجا که شونه به شونه میرفتیم تا آخرش و بعد نمیدانم باز نمنم بارون تو خیابون خیس و یاد تو هر تنگ غروب قمیشی و بعد باز قمیشی که تو میری شاید که فردا رنگ بهتری بیاره و حالا پرپر میزنم که دیگه نه غروب پاییز رو تن لخت خیابون و آخر هم شهیار قنبری و ترافیک مدرس و بعد صدر و لحظهها که زودتر میگذشتند و حسرت اینکه چرا رسیدیم پس؟
- ۰۱/۰۳/۲۴