راهی

بی من بی او...

راهی

بی من بی او...

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

جاده فرسود چشم انتظارم...

جمعه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ق.ظ

دهه سوم اولین دهه ای می شود که دیگر ممیز شده ای، درک میکنی ورود به دوره جدید را.

تازه شروع میکنی به آنچه گذشتِ بیست تای قبلی. همه جا هم همین است. مثلا محرم. دهه ی سوم ش شور ندارد. روضه دارد و حضور. تازه سرعت گذر ده روز اول را میبینی و گیجِ گذشته و  گذار ده تای دوم میشوی! چشم انتظاری تا اربعین برسد، تا شاید، شاید، راه نایافته را پیدا کنی...گو پیدا کردی، که تازه گر مرد رهی میان خون باید رفت و باقی قضایا... 

شرح ایام نمیکنم. اما باید یادم بماند احوالات این ایام را... 

دهه ی سوم دقیقا و دقیقا همین مصراع عنوان است بدون ذره ای تسامح و پس و پیش و زیاد و کم!

تمام شد

و 

رفت!




پی نوشت: چه بدنویس شده ام.شور و طراوت م رفته. خدا نخواهد که تا اربعین را چهار دست و پا خودم را بکشانم. همان عیسی دمی کجاست ها... همان!!

  • لوسین مورل

نظرات  (۱)

  • مــاهان (ف.چ)
  • دهه چهارم را چه می‌گویید...!
    پاسخ:
    قسمت دوم عنوان دیگر...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">