سراشیبی ای که نخوای هم مجبوری بدوی، حالا خواب و بیدارش به کنار اما تهش میتونه دریا باشه، میتونه یه سربالایی باشه و حالا هرچی؛ مهم اینه که خوابه دیگه، حالا هی نفس نفسم که بزنم ربطی نداره؛ خوابم.
- ۰ نظر
- ۲۲ دی ۹۶ ، ۲۳:۱۲
سراشیبی ای که نخوای هم مجبوری بدوی، حالا خواب و بیدارش به کنار اما تهش میتونه دریا باشه، میتونه یه سربالایی باشه و حالا هرچی؛ مهم اینه که خوابه دیگه، حالا هی نفس نفسم که بزنم ربطی نداره؛ خوابم.
تو که داری میری، دو تا ساعت مچیه، کارش یه پینه، بده درست کتن سر رات؛ مربعیه رو واسه من نیگر دار، اون یکی واسه خودت؛ فقط اینا خاصّن؛ عقربه که هیچ، صفحه و موتورم ندارن. گفتم تو که داری میری، بزا یادت بمونه کی رفتی.