راهی

بی من بی او...

راهی

بی من بی او...

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

الفم به ب جور نمی‌شود که بنویسم. قدیم که صدای هر حرف برایم مهم بود و اگر می‌نوشتم «تو»، «ترس» را هم می‌آوردم کنارش و «س» ترس را می‌گرفتم تا «هراس» و «سستی» و «سردی» و سوار اسب خیال می‌شدم خوش‌خوشانم بود هرجور که بود. الان اما نحو هم از خاطرم رفته. چار تا کلمه‌ی تکراری را به هزار گرفتاری، چفت هم می‌کنم با این توهم که چیزی فرق نکرده و زر مفت خلاصه. زیر پام خالی شده خلاصه.

اینجوری نمی‌شه(یا نمی‌شود؟). 

  • لوسین مورل

‏معاشرت با تو یه ظرف آجیله پر از بادوم و پسته و فندق و باز رسیدیم به اون بادوم آخر که تلخه، که همه‌ی شیرینی‌ها رو هم تلخ می‌کنه. فدای سرت ها فقط نمی‌دونم چرا همیشه اون بادوم آخر سهم من می‌شه.

 

 

 

پ.ن: در جواب «نپرسیدن عیب نیست»: اون سوال رو شناس بپرسید تا بگم.

  • لوسین مورل