بود که قرعه ی دولت به کام ما افتد
دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۲۲ ق.ظ
شاعر، ظاهر زارم را که دید بوسه بارانم کرد.باید می رفت، اجازه گرفت که گفتم حافظ بخواند. عنوان را خواند. روی "بود" تاکید کرد که مثلا معنای موکد دارد و نمی شود که نشود!
بعد رفتنش، همچنان با همان حال، شاید کمی درمانده تر، علامت سوالی به بیت اضافه می کنم و قدم زنان سو به مسجد که شاید نمازی از اول وقت گذشته... بخت برگشته...
پی نوشت:بعد همان خط اول به سرم میزند بنویسم زائر ظاهر زارم شد و... یعنی آری! نوش جانت حضرت اجل! ببین ظاهر چرندیاتت موسیقی دارد یا نه!! شرمنده باش...
- ۹۴/۰۷/۱۳