راهی

بی من بی او...

راهی

بی من بی او...

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

بود که قرعه ی دولت به کام ما افتد

دوشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۲۲ ق.ظ
شاعر، ظاهر زارم را که دید بوسه بارانم کرد.باید می رفت، اجازه گرفت که گفتم حافظ بخواند. عنوان را خواند. روی "بود" تاکید کرد که مثلا معنای موکد دارد و نمی شود که نشود! 
بعد رفتنش، همچنان با همان حال، شاید کمی درمانده تر، علامت سوالی به بیت اضافه می کنم و قدم زنان سو به مسجد که شاید نمازی از اول وقت گذشته... بخت برگشته...

پی نوشت:بعد همان خط اول به سرم میزند بنویسم زائر ظاهر زارم شد و...  یعنی آری! نوش جانت حضرت اجل! ببین ظاهر چرندیاتت موسیقی دارد یا نه!! شرمنده باش...

  • لوسین مورل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">