راهی

بی من بی او...

راهی

بی من بی او...

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

باران اگر ببارد...

سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ

گیجاویج و منگ، مست، خیره و گمراه، خشکم زده؛ مانده ام.

یورشِ رفت و آمد صدا ها (ناز و عتاب ها و نازِ خطاب ها ) آنقَدَری هست که از سرگیجه و درد، از لابه لای سبک حافظ و تاثیر مغول بر نثر پارسی، مجبور شوم به پناه آوردنِ به هر چه، جز کلاسی که صداهاش، آتشم میزنند.

می روم تا عرفان و تصوف. از فقر می گوید و خشوع...از تقوا...شب که می آید آرام می شوم اما متقاعد نه. شب که تمام می شود بهترم. شب که تمام می شوم بهترم.





و خب، راستی چرا باران نیامد...؟

  • لوسین مورل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">