راهی

بی من بی او...

راهی

بی من بی او...

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

تاریخ زبان

جمعه, ۱ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۵۰ ب.ظ

از اول هم با تاریخ مشکل داشتم. مگر نه کمترین نمره ی ترم اولم نمیشد تاریخ ادبیاتی که به ضرب و زور ده بتوانم تاریخ ادبیات دو را با هم باشیم! مگر نه با علی قریب بیهقی زار نمیزدم! و مگر نه تاریخ تولدت به روز و ماه و سال نمیشد رمز اول و دوم چندمم... دستور هم همینطور! جز دستور  چشم هات و عشقت. مگر نه چیست این همه استمرار  و بعیدی که میخوانیم؟کجاست آن ضمیر همیشه مجهول و چیست این همه افعال مجعول ...

جداجدا شرح منفورات نوشتم تا بگویمت تاریخ زبانی که درگیرش مانده ام هم از همین قماش است که هیچ؛ بل نقش پدر مادری هم دارد بی پدر! با این همه، جان کلام اینکه شب امتحانی، خلاف نظر اهل زبان نظریه اهل دل را خدمتت عارضم تا فکر نکنی حقیرت از این ادبیات فقط ترهات شاعرانه بلد است! نه! اهل علم را هم در مینوردم برات!آره! مگرنه این جماعت خشک مغز که قاطبتا دچار یبوست فکری اند هنوز که هنوز است نفهمیده اند که چرا فحش که باید بوی عن شیطان بدهد از دهان حضرتت طیبات می شود!!

پیرو ریشه شناسی کلامت دریافتم که ریشه هر زبان میتواند متغیر باشد! یعنی مثلا خودت! به من که میرسی ریشه زبانت می شود تخاری و به دیگران که می رسی می شود آرامی و ختنی! یا خود من! به تو که میرسم زبانم از ترکیب سغدی و ایغوری و سکایی و کاشخری و اینها ریشه میگیرد که حضرتت واق واق باشه تان را به عر عر حقیر ترجیح میدهید دیگر! مکاشفات دیگری هم داشتم اما میترسم از انتحال و سرقت ادبی همان اهل فضل مذکور!

ولی می دانی؟ تمام دلخوشی م این است از لابه لای کلامم دوستت دارمی رو که به زبان بی زبانی پنهان نگاهم کرده ام را به چشمکی، آری!! :)

منتظر جواب هستم!

  • لوسین مورل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">