پشت هزار هزار پردهای که مینویسم
چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۵۳ ب.ظ
آینهی قدیای که نمیشکند بیپدر. حالا هرقدر هم که سنگش بزنم سرتاپاش را به نجاست هم که بکشم انگار نه انگار.. انگار که عهد بسته تا ابد و بیوقفه نشانم دهد هیبت وجود گهِ بیوجودم را. بیشرف میبیند زاری و نزاریم را ها.. دم برنمیآرد. شده بلای جانم؛ نمیشکند. شکستم را نشسته به نظاره. شکستنم را هم. نمیشکند...انگار نه انگار.
- ۹۷/۰۵/۲۴