صبحی که تو بودی
دوشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۹، ۰۶:۵۶ ق.ظ
خواب نیستی و رویا نیستی، خیال هم. خاطرهی صبحِ متروی کِی بود که میشد سوار مترو شد؟ خاطرهی صبح مترو از زمانی که میشد سوار مترو شدی و تلخی. دیر شده بود راستی. دیرِ من یا دیرِ تو؟ دو دقیقهی صبر هزار دقیقهات بود، نماندی، صبحِ دیرمان بود. انگار الآن که صبحِ است اما دیر شده. نوری. نوری که هستی. از کجا آمدنت پیدا نیست اما همهجا روشن شده بود. مثلِ هنوز. مثل صبح.
- ۹۹/۰۶/۰۳