راهی

بی من بی او...

راهی

بی من بی او...

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دستت که آشفته

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۰، ۱۲:۰۱ ق.ظ

که مگر ندیدی سراسیمه و سردرگمِ دست‌هام را و گیجِ نگاهم را که می‌خواستند، نزدیک بود، تر شوند و نمی‌خواستند. و مردد «مانده» بودند. که دو دو می‌زدند و همه‌جا را دویدند و بستمشان. بستمشان پای همان دستت کهآشفته. پس کو دستت و گرما‌هاشان؟ کجا رفت؟

  • لوسین مورل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">